‌ماجرای دیپورت پیرمرد ایرانی به اتهام همکاری با ساواک

به گفته فرزند میرزاعلی واعظ‌زاده او اکنون 2 ماه است به ایران بازگردانده شده است

به گزارش «خبرکانادا» به نقل از «روزنامه هفت صبح» دو ماه از دیپورت پر سر و صدای میرزاعلی واعظ زاده از کانادا، مرد ۸۵ساله‌ای که گفته می‌شد کارمند سابق ساواک است می‌گذرد. اکنون  مسعود واعظ زاده فرزند او که ساکن کانادا است، از ماجرای بازگرداندن پدر تا زندگی در ایران می‌گوید.

مهم‌ترین نکته‌های این مصاحبه را بخوانید.

  • ماموران اداره مهاجرت پدرم را به زور از مادرم جدا کردند. ابتدا او را با آمبولانس به بیمارستان برده‌اند و چند ساعت بعد به بازداشتگاه ‌رسانند. آن هم در سلولی با کف خیس، بدون یک پتو یا اصلا یک جفت دمپایی یا هر چیز دیگر که بشود چند ساعت در آن دوام آورد. فردای روز بازداشت او را داخل هواپیما می‌کنند و باز اجازه نمی‌دهند که با خانواده‌اش در فرودگاه خداحافظی کند. آنها فقط یک دست ‌ لباس از ما گرفتند که پیرمرد را با لباس بهتری به ایران ببرند.

 

  • هواپیمای او هجدهم آذرماه اول به تورنتو و از آنجا به دوبی رفت. حتی گذرنامه ایرانی پدر اعتبار نداشت و به همین خاطر ابتدا مامور دوبی حاضر به مهر زدن نمی‌شد.

 

  • پدرم در ساواک یک راننده معمولی و مامور تدارک بوده که ۱۶ سال قبل از انقلاب استعفا می‌دهد. (مقامات مهاجرتی کانادا اعلام کرده بودند که میرزا علی واعظ زاده در سال ۱۹۶۴ از برنامه‌های ساواک اطلاع داشته و تا سال ۱۹۷۰ برای آن‌ها کار کرده.)

بیشتر بخوانید: پناهنده ایرانی: تنها آرزوی من دیدن پسرم است

  • او سال ۱۳۷۶ با مادرم به کانادا می‌آیند و در این مدت سه بار درخواست اقامت می‌دهد اما قاضی آن را هر بار رد می‌کند. اما چرا ۲۴ سال صبر کردند، میرزا را در رنج نگه داشتند و دست آخر بعد از یک سکته که نیمی از بدنش را لمس کرده بود با این شکل برگرداندند؟ مادرم هم سال پیش سکته قلبی داشته و پزشکان اجازه پرواز را به او نمی‌دهند تا بتواند پیش پدرم در ایران برود.

 

  • همان سال اول درخواست اقامت مادرم، مهین‌دخت قبول می‌شود و یکی دو سال بعد دستور دیپورت پدر را صادر می‌کنند ولی آن دستور به دلیل انسان‌دوستانه نبودن اجرا نمی‌شود. بار دیگر هم با درخواست بعدی همین ماجرا تکرار می‌شود. سپس سال ۲۰۱۶ هم درخواست مجددی برای اقامت می‌دهند و باز هم قاضی آن را رد می‌کند و دستور دیپورت صادر می‌شود. از سال ۲۰۱۶ دیگر دست ما به جایی بند نشد. نمی‌دانستیم کی قرار است او را برگردانند. تمام این سال‌ها در بلاتکلیفی سر کردیم و هنوز هم در تعلیق هستیم.

 

  • ما با نماینده‌های مجلس کانادا در ارتباطیم تا دوباره او را پیش مادرمان برگردانیم.

 

خبرکانادا، مرجع اخبار روز سراسر کانادا

خواندنی‌های دیگر...
ارسال یک پاسخ