من بر مدار هنر ایرانی حرکت می کنم
بیست و سوم مرداد سالروز تولد علی حاتمی کارگردان بیبدیل سینمای ایران است؛ هنرمندی که طی چند دهه آثاری خلق کردن که بر آثار دیگر کارگردانان اثر گذاشت و همچنان از آثار تماشایی سینمای ایران محسوب میشوند. به این بهانه چند نقل از دیگران درباره او و همچنین حرفهای خودش درباره آثارش را میخوانیم.
عزت اله انتظامی: «بدبختانه هیچ هنرمندی در سالهای بعد از او نتوانست جانشین او شود. هیچ نویسنده و کارگردانی نتوانست نظم و نثری که او در فیلم هایش داشت را تکرار کند.».
جمشید مشایخی: «حاتمی همیشه در آثارش موفق بود، چون به راحتی از صحنهها نمیگذشت و برای تک تک پلانها وقت میگذاشت و مثل کارگردانانی نبود که ادای این رشته را در میآوردند.»
کیومرث پوراحمد : «سینمای حاتمی را نباید با شخص دیگری مقایسه کرد. حاتمی یگانه بود، سینمایی که به آن تعلق داشت، با خودش متولد شد و با خودش به پایان رسید.»
آیدین آغداشلو:«نقاشی را خیلی دوست داشت و خوشنویسی و هنر را. خوب آواز میخواند، خوب ضرب میگرفت، همه تصنیفهای دوره قاجاری را از بر داشت. دیوانهوار دلبسته دورانی بود که از اواخر قرن ۱۳ شروع میشد و تا اواخر دوره رضاخان امتداد پیدا میکرد. هرچیزی را میخرید، حتی اگر میتوانست کاخ گلستان را میخرید.»
و این هم برخی نظرات علی حاتمی درباره سینما و زندگی:
– اگر مرگی هست هیچگاه چیز ترسناکی نیست. همانطور که در شاهنامه ما هم نبوده و یا به همان نحو که من در فیلمهایم مرگ را ترسیم کردهام- دلشدگان، مادر… – و من در فیلمهایم پرسوناژهایم را قبل از مرگ تطهیر میکنم. هرچند خداوند عادل است و رحمان و رحیم … و البته مرگ پایانی برای زندگی نیست.
– خط پارسی از سمت راست شروع میشود بنابراین من کمپوزیسیون خود را بر این اصل هنر ایرانی بنا مینهادم یعنی سنگینی کادر را میگذارم به طرف راست (برخلاف غربیها که سنگینی کادرهای سینمائیشان طرف چپ است) این را دقیقا رعایت میکردم. به دقت و همیشه. این فرم کلاسیک و اصلی نمابندی من است.
– همه حرفهایی که درباره سینمای من میزنند خودم میدانم؛ که اینها عکسهای تخت خوش پوشی است که من عاشق صحنه آرائی هستم و میزانسن بلد نیستم و پرداخت سینمائی ندارم و از این قبیل… و مقصود از الگو نداشتن همین است که اگر آقای وارن بیتی مثلا در «دیک تریسی» کاری را میکند فورا میگویند که از پرداخت و دکوپاژ کمیک استریپ استفاده کرده است یا فلانی از جریان سیال ذهن بهره برده است، اما به من که میرسد ناگهان میگویند سینما بلد نیستم و مونتاژم فلان طور است و کاسه بشقاب میچینم و غیره… من نمیتوانم قصه ایرانی را با الگو و پرداخت فرنگی بگویم.
بیشتر بخوانید: مهاجر ايراني، افتخار موسيقي جهان
خبرکانادا، مرجع اخبار روز سراسر کانادا
نظرات بسته شده است.