به بهانه سالروز تولد اینگمار برگمان

اینگمار برگمان کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس و تهیه‌کنندهٔ معاصر سوئدی، در 14 جولای 1918 به دنیا آمد. پدرش یک کشیش لوتری بود که قوانین و تربیت‌های سخت‌گیرانه او موجب شد تا اینگمار از همان کودکی با مفاهیمی چون گناه و معصیت، عمیقآ آشنا باشد. اینگمار برگمان خیلی زود و از همان کودکی شیفته دنیای نمایش و تئاتر شد. او هر یکشنبه پس از مراسم کلیسا به سینماهای استکهلم و به دیدن فیلم‌های ویکتور شوستروم، ژولین دوویویه و مارسل کارن می‌رفت.

اینگمار برگمان در دانشگاه به مطالعه تاریخ و ادبیات پرداخت؛ اما در سال 1938 تصمیم گرفت علاقه‌مندی خود یعنی تئاتر را دنبال کند. وی در سال 1942 اولین نماش خود را کارگردانی کرد. اولین فیلم‌نامه او که به فیلم تبدیل شد «TORMENT» (عذاب) نام داشت که در سال 1944 و به کارگردانی alf sjborg بر روی پرده رفت.

برگمان سوئدی علاوه بر ۴۵ فیلم سینمایی، حدود ۱۰ فیلم تلویزیونی و ۲۰ مستند ساخت و حدود ۲۰۰ نمایشنامه بر روی صحنه و رادیو اجرا کرد. فیلم‌نامه همه شاهکارهایش را خود نوشت و میراثی گران و عظیم از خود برجای گذاشت. موسیقی و هنرهای دیگر، اجزاء اساسی سینمای وی بودند و به همین دلیل بعضی فیلم‌هایش تشبیه به شعر شد.

برگمان نمادی از تکامل و بلوغ سینما در تعادل میان فرم و مضمون بود. همچنان که نمایش‌نامه‌های او هنوز روی صحنه‌های تئاتر خوانده می‌شوند، تکنیک‌های بصریش نیز در سینما مورداستفاده قرار می‌گیرد. از کوروساوای بزرگ تا میشائیل هانکه، از تارکوفسکی تا وودی آلن و دیوید لینچ و دیگر بزرگان سینما از او بسیار تأثیر گرفتند.

او بسیار ارزان و شخصی فیلم می‌ساخت و اعتقادی به گیشه نداشت، فیلم‌نامه‌هایش را خود می‌نوشت و در کارش بسیار انسان سخت‌گیری بود.

فیلم‌های برگمان معمولاً به مقابله با پرسش‌های وجودی از قبیل مرگ، احساس تنهایی و ایمان مذهبی می‌پردازد. درحالی‌که این موضوعات، موضوعاتی عقلانی به نظر می‌رسد ولی می‌توان تمایل جنسی را نیز در پیش‌زمینه بیشتر فیلم‌های او دید. از این میان می‌توان به «مهر هفتم» که قرون‌وسطایی طاعون‌زده را نشان می‌دهد و یا «فنی و الکساندر» که خانواده‌ای طبقه بالا در اوپسالای قرن بیستم را نشان می‌دهد.

در آغوش گرفتن زندگی

سرنوشت بیشتر کاراکترهای برگمان تیره‌وتار است، اما پیام او به هیچ‌وجه یأس‌آمیز نیست. پاسخ او به زندگی بی‌تردید مثبت و تائید آمیز است. تلخ‌ترین فیلم‌های او نیز از صحنه‌های پرشور و نشاط خالی نیست. برگمان برای تراژدی هستی پاسخی یافته که او را از قلمرو فلسفه دور و به پهنه هنر نزدیک می‌کند. به نظر برگمن راه رهایی از «لعنت تنهایی» گریز به معابد نیست، بلکه در آغوش گرفتن زندگی است، غوطه خوردن در خوشی‌های همین زندگی گذران است که چیزی از آن گران‌بهاتر به آدم نداده‌اند. او درست مانند مؤمنان، عقیده دارد که مرگ همانا لحظه حسابرسی (یوم‌الحساب) است، اما نه در برابر «آسمان» و به طمع اجر گرفتن در جهان باقی، بلکه در برابر خودمان تا بدانیم با زندگی خود، در همین جهان خاکی و فانی و بی‌مقدار چه کرده‌ایم، به آنچه داده و ازآنچه بهره‌ای گرفته‌ایم. (http://inaghd.ir/ernst-ingmar-bergman)

برگمان در دسامبر 2003 از فیلم‌سازی بازنشست شد. او در 30 جولای 2007 در سن 89 سالگی در منزلش در جزیره فارو در حال خواب درگذشت. اینگمار در 18 آگوست 2007 در مراسمی خصوصی در حیاط کلیسای فارو به خاک سپرده شد.

در اینجا به پنج اثر مهم از شش دهه فیلم‌سازی او می‌پردازیم که تاریخ سینما را مشخص کرده و نسل کارگردانان را تحت تأثیر قرار داده است.

«مهر هفتم» (1957)
صحنه ای از فیلم مهر هفتم اثر اینگمار برگمن
«مهر هفتم، شطرنج‌بازی شوالیه با مرگ»

مهر هفتم یا بهتر بگوییم مهروموم هفتم شاهکار برگمان است که در طول جنگ‌های صلیبی اتفاق می‌افتد، یکی از صحنه‌های برجسته این فیلم شطرنج‌بازی شوالیه با مرگ است. این صحنه خلاصه اصلی مضمون فیلم و مشغولیات ذهنی برگمن است. چگونه ایمان در مقابل شر و بدبختی انسانی مقاومت می‌کند؟

برنده جایزه کن، مهر هفتم، موفقیت بزرگی برای فیلم‌بازان آن زمان بود و می‌توان آن را یک کلاسیک هنری برشمرد. 50 سال بعد گاردین این فیلم را مرجعی بی‌نقص برای مسائل جدی هنری و اخلاقی دانست.

«پرسونا»(1966)
صحنه ای از فیلم پرسونا
پرسونا» به رابطه تقابل دو زن می پردازد»

در این فیلم در 84 دقیقه به رابطه متقابل دو زن پرداخته می‌شود. فیلم زیبایی که با کاوش در رابطه بین بازیگری که یکی لال شده و دیگری پرستار او شده است؛ اما به زودی مشخص می‌شود این سکوتِ اختیاری دلایلی دارد… . این درام روان‌شناختی برگمن در کلبه در جزیره Fårö پیش می‌رود. پرسونا، یکی از مدرن‌ترین فیلم‌های برگمان نیز هست که پایه‌های ناپایدار هویت را زیر سؤال می‌برد.

«صحنه‌هایی از یک ازدواج» (1973)
لئو اولمان
لئو اولمان همسر برگمان در نمایی از فیلم

برگمان یکی از معدود کارگردانان نسل خود بود که گذار از سینما به تلویزیون را به ویژه با این سریال کم بودجه شش قسمتی، رقم زد. فیلم به بررسی گرفتاری‌ها و مصائب یک زوج و دوره یک طلاق طولانی ناشی از خیانت می‌پردازد. لئو اولمان همسر او در این درام تلویزیونی بازی می‌کند و می‌توان گفت این فیلم الهم گرفته از رابطه متشنج خود برگمن با لئو اورلمان است.

راجر ایبرت منتقد مشهور آمریکایی در سال 1974 در شیکاگو سان-تایمز نوشت: «سریال برگمان واقعی‌ترین و درخشان‌ترین داستان عاشقانه‌ای است که تاکنون فیلم‌برداری شده است و حول یکی از مضامین کلاسیک یعنی ارتباط بین افراد می‌چرخد.»

«فانی و الکساندر» (1982)
صحنه ای از فیلم فانی و الکساندر از اینگمار برگمن
فانی و الکساندر، اتوبیوگرافی از یک خواهر و برادر

این داستان اتوبیوگرافی است که در اوپسالا سوئد فیلم‌برداری شده و زندگی یک برادر و خواهر را از کودکی تا پیری به تصویر می‌کشد.

این اثر حماسی خانوادگی با رمان دیکنز مقایسه شد و چهار اسکار از جمله بهترین فیلم خارجی را از آن خود کرد. نسخه سه ساعته این فیلم از یک فیلم پنج ساعته مونتاژ شد. «فانی و الکساندر» با چهار جایزهٔ اسکار موفقیت عظیمی برای برگمان به ارمغان آورد.

در یک نظرسنجی از کارگردانان و منتقدین جهان در سال 2002 که توسط ماهنامه فیلم انگلیسی سایت‌اند ساوند انجام شد، «فانی و الکساندر» پس از «اینک آخرالزمان» و «گاو خشمگین» در جایگاه سوم قرار گرفت.

«ساراباند»(2003)

برگمان پس از استراحت تقریباً 20 ساله قول خود را که قرار بود دیگر فیلم نسازد شکست و برای آخرین بار «ساراباند» را ساخت. این سریال دنباله‌ای بر «صحنه‌های از یک ازدواج» است و درس‌های دردناک زندگی، از ناکامی‌های پدر و مادر گرفته تا خودخواهی در روابط انسانی را به تصویر می‌کشد.

صحنه فیلم ساراباند
با «ساراباند» برگمان قول خود را شکست.

بیشتر بخوانید: خالق آهنگ «خوب ، بد ، زشت» در ۹۱ سالگی درگذشت

برخی از آثار هنری اینگمار برگمان:
  • بر عشق ما می‌بارد ۱۹۴۶
  • سرزمین آرزو ۱۹۴۷
  • زندان ۱۹۴۹
  • رازهای زنان ۱۹۵۳
  • تابستان با مونیکا 1953
  • خاک اره و پولک 1953
  • شب عریان 1954
  • درسی در عشق 1954
  • لبخندهای یک شب تابستانی 1955
  • مهر هفتم 1957
  • توت فرنگی‌های وحشی 1957
  • چهره 1958
  • چشمه باکره 1960
  • چشم شیطان 1960
  • هم‌چون در یک آینه 1961
  • نور زمستانی 1962
  • سکوت 1963
  • شرم 1968
  • پرسونا 1966
  • تماس 1971
  • فریادها و نجواها 1973
  • صحنه یک ازدواج 1973
  • فلوت جادویی 1975
  • چهره به چهره 1976
  • تخم مار 1977
  • سونات پاییزی 1978
  • فانی و الکساندر 1980
  • پس از تمرین 1980
  • ساراباند 2003
  • برخی از افتخارات اینگمار برگمان:
  • برندهٔ شیر طلایی جشنوارهٔ برلین برای فیلم توت فرنگی‌های وحشی
  • برندهٔ جایزهٔ ویژهٔ هیات داوران جشنوارهٔ کن برای فیلم مهر هفتم
  • برندهٔ جایزهٔ ویژهٔ هیات داوران جشنوارهٔ ونیز برای فیلم چهره
  • چهار بار نامزد دریافت نخل طلایی جشنوارهٔ کن
  • پنج بار نامزد اسکار بهترین فیلمنامه
  • سه بار نامزد اسکار بهترین کارگردانی
  • نامزد اسکار بهترین فیلم سینمایی خارجی سال برای فیلم فریادها و نجواها
  • نامزد اسکار بهترین فیلم سینمایی خارجی سال برای فیلم چشمه باکره و فانی و الکساندر – 1959
  • نامزد اسکار بهترین فیلم سینمایی خارجی سال برای فیلم همچون در یک آینه – 1960
  • برای فیلم چهره به چهره – 1975 نامزد اسکار بهترین کارگردانی
  • جایزه ایروینگ تالبرگ از سوی آکادمی اسکار در سال ۱۹۷۰

خبرکانادا، مرجع اخبار روز سراسر کانادا

نظرات بسته شده است.