انقلاب در اهدای عضو با رشد کبد کمکی در بدن بیمار!
یک استارتاپ میخواهد کبدهای کوچکی را در بدن انسان به منظور کمک به کبد بیمار رشد دهد، مسئلهای که اگر محقق شود، میتواند اهدای عضو را متحول کند.
به گزارش خبرکانادا، ایسنا به نقل از آیای گزارش داده، به نظر میرسد شرکتهای “لیجنسیس”(LyGenesis) و آیتولرنس”(iTolerance) آماده نجات افراد مبتلا به بیماریهای ویرانگر کبدی هستند که واجد شرایط پیوند نیستند.
بر اساس مقاله منتشر شده در مجله MIT Technology Review، یک داوطلب در بوستون آمریکا در هفتههای آینده اولین کسی خواهد بود که درمان جدیدی را آزمایش میکند که میتواند منجر به ایجاد یک کبد دوم در بدن وی شود.
رویکرد جدید استارتاپ “LyGenesis” یک مطالعه بازسازی کبد است که توسط “پائولو فونتس” محقق ارشد این پروژه و همکارانش انجام میشود.
هدف این شرکت تزریق سلولهای کبدی از اهداکننده به غدد لنفاوی گیرندگان بیمار است. این کار میتواند منجر به ایجاد اندامهای مینیاتوری در بدن شود که در نهایت تصور میشود این کبدهای کوچک، از کار افتادگی بخشی از کبد اصلی را جبران کنند.
این مطالعه و آزمایش این روش روی موشها و خوکها موفقیت آمیز بوده است و زمان نشان خواهد داد که آیا روی انسانها تأثیر خواهد گذاشت یا خیر.
این شرکت در یک بیانیه توضیح داد: در این مطالعه، یک بیماری کبدی انسان (تیروزینمی نوع ۱) در خوکها مدلسازی شد و سلولهای کبدی پیوند شده به غدد لنفاوی قادر به تشکیل کبدهای کوچک و کمکی در بدن آنها بودند که همه این حیوانات را که از بیماریهای کبدی کشنده رنج میبردند، نجات داد و درمان کرد. این پیوندها نشان دادند که ایمن هستند و همچنین از نظر ساختاری و عملکردی، مشابه با بافت کبدی عمل میکنند.
“تیروزینمی”(Tyrosinemia) یک ناهنجاری متابولیک مادرزادی است که در آن بدن نمیتواند به طور مؤثر اسید آمینه تیروزین را تجزیه کند. نشانههای این بیماری شامل اختلالات کبد و کلیه و نیز انواع عقب ماندگی ذهنی است. چنانچه این بیماری درمان نشود، میتواند کشنده باشد. بیشتر انواع تیروزینمی موجب هایپرتیروزینمی(افزایش سطح تیروزین در خون) میشوند.
اندامهای کمکی برای همه
دکتر “پائولو فونتس” مدیر ارشد پزشکی شرکت “LyGenesis” و مدیر سابق برنامه پیوند کبد در موسسه پیوند Starzl در مرکز پزشکی دانشگاه پیتسبورگ گفت: توسعه و تایید گرفتن از سازمان غذا و دارو(FDA) برای این درمانهای جدید و برای استفاده در بیماریهای تهدید کننده زندگی نیاز به رویکردی دقیق برای مطالعات پیشبالینی دارد و پروژه ما برای رشد اندامهای کمکی برای حمایت از اندامهای مبتلا به نارسایی نیز از این قاعده مستثنی نیست.
وی افزود: نمایش اینکه روش سلولدرمانی ما قادر است به طور ایمن و موثر اندامزایی -تشکیل یک اندام جدید و کامل از لحاظ عروقی در بدن- را در مدلهای متعدد حیوانات بزرگ مبتلا به بیماری کبدی ممکن کند، گامی حیاتی برای شروع کارآزمایی بالینی ما در بیماران مبتلا به بیماریهای حاد کبدی است که در حال حاضر واجد شرایط پیوند کبد نیستند.
در جانداران، نخستین نشانه تشکیل اندامهای جنینی را اندامزایی یا اُرگانوژنز(organogenesis) میگویند. موجود در حال شکلگیری تا پایان روند اندامزایی رویان و جنین خوانده میشود.
اندامزایی عمل رویش اندام از گونههای مختلف بافت است، بافتهایی که میان یکدیگر دارای اعمال یکسان یا همانند هستند. این اندامها به نوبه خود معمولاً به دستگاههای زیستی مختلفی(مثلاً دستگاه گوارشی) تقسیم میشوند.
اندامزایی در اصل فرآیندی است که به وسیله آن برونپوست، درونپوست و میانپوست به صورت یک اندام یکپارچه ادغام میشوند. در انسان، از نظر علمی هفته سوم تا هشتمی که فرد در بدن مادرش است(بارداری) را دوران رویانی یا اندامزایی میگویند و از ماه سوم تا تولد را دوران جنینی میگویند.
درمان انقلابی
دانشمندان میگویند اگر این مطالعه در انسان موفقیتآمیز باشد، هم برای جامعه علمی و هم برای بیماران یک انقلاب خواهد بود. این رویکرد جدید میتواند از اعضایی استفاده کند که در غیر این صورت از کار افتاده و مختل میشدند.
محققان بر این باورند که با این روش میتوانند از هر یک عضو اهدایی حدود ۷۵ نفر را درمان کنند.
“والری گوین-اوانز” زیستشناس سلولهای بنیادی با تمرکز بر بازسازی کبد که در این تحقیق یا شرکت توسعه دهنده آن مشارکتی ندارد، میگوید: این رویکرد بسیار امیدوارکننده است. من واقعا خوشحالم. این ایده در حال ورود به کلینیک است.
پیوند تنها راه نیست
“اریک لاگاس” زیستشناس سلولهای بنیادی در دانشگاه پیتسبورگ و از محققان شرکت LyGenesis، سالهای زیادی را روی درمانهای مبتنی بر سلول برای بیماری کبد تحقیق کرده است. او میگوید که پیوند به خصوص برای بیمارانی که حالشان خوب نیست، خوب کار نمیکند و تنها راه حل نیست.
او حدود ۱۰ سال پیش ایده تزریق سلولهای کبد سالم به کبدهای بیمار را در موشها آزمایش کرد، اما فقط تعداد کمی از موشها زنده ماندند.
زمانی که “لاگاس” و همکارانش آن موشهایی را که زنده مانده بودند، کالبد شکافی کردند، بسیار شگفتزده شدند، چرا که به گفته خودشان، جایی که غدد لنفاوی در آن قرار دارد، یک کبد کوچک دیدند.