حافظ، حافظه قومی ما و غرب
چرا شعرا و نويسندگان غربی شيفته حافظ میشوند؟
بيستم مهر به نام حافظ نامگذاری شده است، يگانهمردی كه انگلس فيلسوف معروف انگليسى به دنبال فهميدن اشعارش بود. میگويند انگلس در نامهاى كه به ماركس، همراه خود مىنويسد از دلمشغولى خود به حافظ سخن مىگويد و اين موضوع را پنهان نمىكند كه مانند گوته قصد آموختن زبان فارسى را داشته است تا حافظ را بهتر بفهمد.
القابی همانند لِسانُالْغِیْب، تَرجُمانُ الْاَسرار، لِسانُالْعُرَفا و ناظِمُالاُولیاء به واسطه مرتبه ارجمند حافظ به وی اختصاص داده میشود. در واقع حافظ یکی از بارزترین مشخصههای هویت ایرانی است كه شعرش در خاور نزديك و دور، در شبه قاره هند، در آسيای ميانه، در آناتولی و در امپراتوری وسيع عثمانی بيشتر از هر شاعر ديگری خوانده شده است.
حافظ با زبان ايهام و طنز به مسائل حاد اجتماعى دوره خود پرداخته و با نوع شاهان متظاهر و زاهدان ريايى و صوفيان دروغين به مبارزه جانانه مشغول بوده است. از اين روست كه شعر او پر از اشاره هاى تاريخى به اوضاع و احوال عصر اوست كه بسيارى از آنها بر ما مجهول است و از سويى ديگر در به كارگيرى زبان ادبى، يعنى استفاده كامل از بديع و بيان و ايجاد روابط متعدد موسيقايى و معنايى بين كلمات گوى سبقت را از همگان ربوده است. ديوان حافظ خلاصهاى از همه جريانات مهم و عمده ادبيات پيش از اوست. شعر حافظ در واقع پر از حكمت هاى عاميانه و نصايح و پندهاى مردمى كه مردم آن را در شعر شيرين مىخوانند.
بیشتر بخوانید: خواجه شیراز در لندن
ديدگاه شعرا و نويسندگان غرب درباره حافظ
خواجه شمسُالدّینْ محمّدِ بن بهاءُالدّینْ محمّدْ حافظِ شیرازی به عنوان یکی از شاخص ترین شاعران زبان و ادبیات فارسی در بین ایرانیان است که از محبوبیت فوقالعادهای برخوردار بوده و آوازه این شاعر از دیر باز مرزهای کشور را در نوردیده است و در جهان دوستداران بسیاری دارد. قرن هيجدهم در واقع گسترش آشنايي اروپا با ادبيات ايران بود و ديوان حافظ برای نخستينبار در سال 1770 ميلادی و توسط «رويشكين» به زبان فرانسه و لاتين ترجمه شد. در ادامه با نظرات برخی از شعرای غربی درباره حافظ آشنا میشويد:
«يوهان شير» محقق آلمانی و نويسنده كتاب «تالار گل ادبيات دنيا» درباره حافظ گفته است: «زمانی كه اروپا درگير تعصبات مذهبی بود مردی با تهوری سرشار از لطف و ملاحت در بوستانهای شيراز اشعاری را خواند كه عميقترين افكار آدمی بودند».
***
«پروفسور تدسكو» در دانشگاه ييل آمريكا، تدريس زبان فارسيی را به عهده دارد، وی درباره حافظ میگويد: «برای من مشكل است شاعری بزرگتر از حافظ تصور كنم، عمق انديشه وی كمنظير است.»
***
«پرنس بيبسكو» در سفرنامه «هشتبهشت» درباره حافظ میگويد: «شادی حافظ به نشاط پرندگان شبيه است و لبان خندانش سخنانی را بر زبان میآورد كه از دل لالگان تازهرختر است».
***
مترجم اشعار حافظ «بارون فون هامر پورگشتال» درباره حافظ مینويسد: «خيام و حافظ در ميان شاعران زبان فارسی بيش از ديگران موردتوجه آندره ژيد قرار گرفتهاند».
***
«فرانسيس دوميو ماندرا» درباره لسانالغيب مینويسد: «شوری كه در كتاب مائدههای زمينی وجود دارد بسيار با شعر غنايی مسلمانان و از همه بيشتر با حافظ همسايگی دارد».
***
گوته و حافظ
يوهان ولفگانگ گوته از بزرگترين شخصيتهای ادبی جهان و يكی از اركان ادبيات غرب و آلمان است كه در سال 1814 ميلادی و از طريق ترجمه هامر با اشعار حافظ آشنا شد. گوته بعد از مطالعه اشعار حافظ به سرودن ديوانی مشغول شد و آن را «ديوان غربی و شرقی» ناميد. او، حافظ را خويش خود و همراز خود میخواند. گوته شفته حافظ شد. وی در دفتر خاطرات خود چنين نوشت: «حافظ دلم مى خواهد از شيوه غزلسرايى تو تقليد كنم، چون تو قافيه پردازم و غزل خويش را به ريزه كارى هاى تو بيارايم. نخست به معنا انديشم و آنگاه برآن لباس الفاظ بپوشم. دلم مى خواهد شعرى چون تو، اى شاعر شاعران جهان سروده باشم. اى حافظ! همچنان كه جرقه اى براى آتش زدن و سوختن شهر امپراتوران كافى است، از گفته شورانگيز تو چنان آتش بر دلم نشسته است كه سراپاى مرا به تب و تاب افكنده»
تنديس گوته و موزه او در شهر وايمار آلمان بسياری از جهانيان را به خود جذب كرده است. در پارك اصلی اين شهر فرهنگی دو صندلی خالی روبهروی هم قرار دارد، گويی كه دو نفر مشغول گفتگو روی صندلیها هستند و در وسط، غزلی از حافظ به خط فارسی ديده میشود.
آندره ژيد و حافظ
نخستين كتاب از هفتگانههای آندره ژيد با نام «مائدههای زمينی»، با نقل مصراعی از حافظ آغاز میشود. به گفته آندره ژيد، ديوان حافظ بيانيه مستی و كامجويی است و او نيز همانند حافظ دوست دارد با رياكاران مبارزه كند و از همين علت نيز نام اثرش را «سكهسازان» میگذارد. ژيد در يكی از يادداشتهايش نوشته است: «شاعران ايرانی و حافظ و خيام از سرچشمه اصلی شعر سيراب شدهاند و من نيز از آنان تاثير زيادی گرفتهام.»
گسترش روابط ايران با كشورهای اروپايی در قرن هيجدهم، ادبيات كهنسال ايرانی را به مخاطبان و انديشمندان غربی آشنا كرد. بيهوده نيست اگر بگوييم خيام و پس از وي، حافظ تأثير خطيری در ادبيات و بينش غربی بعد از قرن هيجدهم داشتهاند.
خبرکانادا، مرجع اخبار روز سراسر کانادا
نظرات بسته شده است.