سالینجر؛ منزوی يا عاصی؟
اول ژانویه، زادروز «جروم دیوید سالینجر»، نویسنده محبوب و مرموز قرن بیستم است
وقتی سالینجر هفدهساله به همراه پدرش راهی اتریش و لهستان شد، در جواب پدرش كه میخواست تجارت همبرگر را به او یاد بدهد، گفته بود برای چنین کاری ساخته نشده است.
جروم ديويد سالینجر که بیشتر رمانهایش را به اختصار با نام «جی.دی.سالینجر» مینوشت، در سال 1919 از پدری یهودی و مادری اصالتا مسیحی در منتهن نیویورک متولد شد. جزییات زندگی او به دلیل وسواس بیش از حدی که برای حریم خصوصیاش قائل بود، همواره علامت سوال بزرگی برای خوانندگان و منتقدانش بود.
سالینجر که در زمان دانشجویی «سانی» صدایش میکردند، هرگز دانشجوی خوبی نبود و دو سال پس از تحصیل در دانشگاه ، به دلیل مردود شدن در امتحانات از دانشگاه اخراج شد و به دانشکده نظامی رفت.
در سال 1939 به کمک راهنماییهای استادش «ویت برنت» در دانشگاه کلمبیا موفق شد اولین داستانش را به نام «جوانان» به مجله «استوری» بفروشد. در اينسالها او عاشق شهرت بود! بر خلاف سالینجری که بعدها تبدیل به شمایل دسترسناپذيری شد!
سال 1945 سرآغاز تحولات بزرگ زندگی سالینجر بود. در این سال، او مشهورترین اثرش یعنی «ناطور دشت» را به صورت داستان دنبالهدار در مجلات چاپ كرد كه تا 1946 طول كشيد.
بیشتر بخوانید: مردی كه نشنيد
سالینجری که برای همکلاسیهایش از رویای داستاننویسی حرف میزد، به یکباره در لاک انزوای خود فرو رفت و به ناشر کتاب ناطور دشت گفت حالش از دیدن عکس خودش روی کتاب بهم میخورد!
در خلال جنگ جهانی دوم، سالینجر به خدمت سربازی فراخوانده شد. محل خدمت او «دیون» بود، همان محلی که داستان معروف «تقديم به ازمه با عشق و نکبت» در آن جا میگذرد. سالینجر در سال 1945 درست مقارن با انتشار مشهورترین اثرش در خلال جنگ جهانی دوم برای مدتی در بیمارستان بستری شد. احتمالا علت بستری شدنش تحمل فشارهای روانی ناشی از جنگ بوده است.
علیرغم اینکه تمامی داستانهای سالینجر دارای پیچيدگیهای خاصی است، ناطور دشت اما به دلیل نزدیکی بیش از حدش به شخصیت خود او، تبدیل به یکی از ماندگارترین و البته دردسرسازترین اثرش شده است. هنگامی از «مارک دیوید چپمن»، قاتل «جان لنون» انگیزه قتلش را پرسیدند، او پاسخ داد جوابتان را میتوانید در کتاب ناطور دشت پیدا کنید!
سالینجر پنجاه سال پایانی عمرش را در شهر کورنیش در مزرعهای در ایالت نیوهمپشایر گذراند؛ گویی خودش را که به آرزوی هولدن کالفیلد در رمان رسانیده بود. او برای جلوگيری از ورود خبرنگاران و عکاسان به حریم شخصی و خانهاش، حصاری دو متری دورتادور ملکش کشیده بود.
خبرکانادا، مرجع اخبار روز سراسر کانادا
نظرات بسته شده است.