جدال در خانه‌های سیاه و سفید

20 جولای، روز جهانی شطرنج

در طول تاریخ، بازی‌ها و ورزش‌ها نقش مهمی در زندگی انسان‌ها داشته‌اند. ورزش نه تنها به سلامت جسمی کمک می‌کند، بلکه باعث تحریک مغز ما نیز می‌شود. شیوع ویروس کرونا همه را مجبور کرد که در خانه‌های خود بمانند و این باعث شد که  ورزش کردن کار دشواری شود. از این رو، در زمان قرنطینه، مردم به سمت بازی‌های داخل سالن مانند شطرنج روی آوردند.

اما جالب است بدانیم که ایرانیان چگونه با بازی شطرنج آشنا شدند

داستان فرستادن شطرنج به ایران و رازگشایی آن از سوی بزرگمهر، از دل‌انگیزترین داستان‌های بخش تاریخی شاهنامه به‌ شمار می‌رود. در آن‌جا می‌خوانیم که  شاهی از شاهانِ هند، فرستاده‌ای به دربار خسرو انوشیروان راهی می‌کند و پیشکش‌هایی گرانبها برای شاهنشاه ایران می‌فرستد. همراه پیشکش‌ها، تخته و مهره‌هایی بود. شاه هند نوشته بود که اگر خردمندان دربار ایران راز این بازی را دریافتند و درست به جای آوردند، ما باج و خراجی که شاه فرموده است به دربار ایران خواهیم فرستاد. اما اگر در برابر دانش ما تاب نیاوردید و در این آزمون شکست خوردید، شما باید به ما باج بپردازید.
فرستاده‌‌ی پادشاه هند صفحه‌‌ی شطرنج و مهره‌های ٢ رنگ آن را، که سفیدش از عاج و سیاه آن از چوب ساج ساخته شده بود، نزدیک انوشیروان گذاشت. شاه پس از چندی نگریستن به آن، از فرستاده‌ی رای هند درباره‌ی تخته‌‌ی شطرنج و مهره‌های آن پرسش‌هایی کرد. سپس یک هفته زمان خواست تا راز این بازی را بگشاید و به او گفت که روز هشتم برای گرفتن پاسخ خود به دربار بیاید.

انوشیروان آن‌گاه دانایان دربار را فراخواند و تخته‌ ی شطرنج را در میان گذاشت و درباره‌ی شیوه‌ ی چیدن مهره‌ها با آن‌‌ها به رایزنی پرداخت. اما هیچ‌کدام نتوانستند راز این بازی رابیابند. سرانجام پس از گذشت چند روز، همه با چهره‌هایی گرفته دربار را ترک کردند.
هنگامی که بزرگمهر به دربار آمد و شاه را گرفته و تلخ‌کام دید، از او پرسید که چه دشواری پدید آمده است؟ انوشیروان داستان را گفت. بزرگمهر پاسخ داد که راز این بازی را خواهد گشود:

به کسرا چنین گفت کای پادشاه /  جهاندار و بیدار و فرمانروا

من این نغز بازی به‌جای آورم /  خرد را بدین رهنمای آورم

بیشتر بخوانید: صفحه شطرنج با مهره‌های یخی

پی بردن به راز بازی شطرنج

تنها یک روز و یک شب پس از آن، بزرگمهر خردمند به راز بازی شطرنج پی برد. سپس از شاه درخواست که فرستاده‌ پادشاه را نزد خویش بخواند تا راه و رسم بازی را ببیند. بزرگمهر در برابر فرستاده‌ ی رای، همه‌ ی مهره‌های شطرنج و جایگاه هریک را بازگفت.  انوشیروان از دانایی و خرد بزرگمهر چنان شادمان شد که جامی پر از گوهر شاه‌ وار و اسبی با زین و برگ به او داد و وزیر دانشمند خود را آفرین‌ها گفت. درحالی‌که فرستاده‌ی شاه هند، سخت شگفت‌ زده شده بود:

غمی شد فرستاده‌ی هند سخت / بماند اندر آن کار هشیار بخت

شگفت اندر آن مرد جادو بماند / دلش را به اندیشه اندر نشاند

که این تخت شطرنج هرگز ندید / نه از کاردانان هندی شنید

چگونه فراز آمدش رای این؟ / به گیتی نگیرد کسی جای این

در نوشته‌های پهلوی نیز داستانی همانند داستان شاهنامه آمده است، با این افزوده که پس از آنکه بزرگمهر راز شطرنج را گشود، فرستاده‌ی هند 3 دست با او بازی کرد و در هر 3 بار بزرگمهر پیروز شد. فرستاده‌ ی شاه هند، ناگزیر توانایی و هوش او را ستود. اما در شاهنامه از بازی میان بزرگمهر و فرستاده‌ ی هندی سخنی نرفته است.

 

خبرکانادا، مرجع اخبار روز سراسر کانادا

خواندنی‌های دیگر...
ارسال یک پاسخ